همه کسانی که وقت خود را صرف کار با چوب کردهاند میدانند که میزان رطوبت چوب در قطعات مختلف و در جنسهای مختلف چوب با هم متفاوت است. این افراد ممکن است پس از تحویل گرفتن چوب در مغازه یا محل کار خود دیده باشند که شکل چوب تغییر کرده است-پیچ خوردگی، ترک خوردن، تاب برداشتن و تغییر شکل یا ابعاد. این مسئله میتواند در پروژههایی که از چوب در آنها استفاده میشود مشکلساز باشد. گرچه این مسئله هنگام ساخت کف چوبی میتواند فاجعهبار باشد.
چرا این اتفاق میافتد؟ چوب یک ماده جاذب رطوبت است که رطوبت را از محیط خود جذب و در آن آزاد میکند و تا زمانی که بهطور کامل خشک نشود، این فرآیند مدام و بدون وقفه اتفاق میافتد. کارخانههای چوببری و تولیدکنندگان محصولات چوبی هزینه زیادی برای نظارت بر میزان رطوبت چوب (MC) و حذف رطوبت اضافی آن صرف میکنند. بااینحال، حتی باوجود اقدامات پیشگیرانه آنها، هنگامیکه چوب به مکان دیگری منتقل میشود، چرخه رطوبت بهکار خود ادامه میدهد تا تعادلی میان خودش و محیط برقرار کند.
این امر چه مشکلی برای افراد و متخصصانی که با چوب کار میکنند ایجاد میکند؟ هرگاه میزان MC نسبت به نوع کاربرد و محیط چوب خیلی بالا (یا خیلی پایین) باشد، محصول نهایی و چند چیز دیگر در معرض خطر قرار میگیرند.
خطرات عدم اطلاع از میزان رطوبت چوب
نخست، بیایید به برخی از چالشهایی بپردازیم که اگر چوب خیلی «خیس» باشد یا MC بالایی داشته باشد با آن روبرو خواهیم شد.
انقباض
چوبی که سطح MC بالایی دارد، در تمام ابعاد شروع به کوچک شدن میکند، زیرا بهتدریج رطوبتش را از دست میدهد. بااینحال، بیشتر عرض و ضخامت چوب تغییر میکند. اگر تختههای چوبی متناسب با هم رطوبت زیادی داشته باشند، این تغییر اندازه میتواند منجر به شکمدادن، شکاف یا پیچخوردگی شود. این امر سبب میشود چوب ظاهر زیبایی نداشته و در موارد شدیدتر خطرناک هم باشد.
فرسودگی ابزار
استفاده از رنده، رندهی همبستگر، سنباده یا حتی بریدن چوب «خیس» با اره میتواند باعث آسیب به ابزار و بروز خطر برای شما شود. خاکاره یا پوشالهای خیس روی تیغهها و سایر قطعات متحرک گیر میکند و میتواند سبب خرابی قطعات داخلی یا زنگزدگی قطعات فلزی (مانند تیغهها) شود و طول عمر آنها را کاهش دهد. علاوهبراین، احتمال گیرکردن یا ضربه زدن چوب با MC بالا خیلی بیشتر است.
آسیب به چوب
چوب با سطوح MC بالاتر در طول فرآیند کار نیز در معرض آسیبهای دیگر قرار میگیرد. ازآنجاییکه الیاف چوب درواقع با رطوبت اضافی نرم میشوند، ابزارها بهجای بریدن چوب، ممکن است سبب جویدگی آن شوند. احتمال جویدگی، چکینگ و شکاف در الوارهایی با MC بالا بیشتر است. وقتی سطح MC چوب بالا باشد، حتی سنباده زدن هم بهجای اینکه آن را صاف کند، ممکن است سطح چوب را شکاف دهد. همچنین لازم به یادآوری است که پس از خشک شدن چوب، احتمال شکمدادن، به وجود آمدن دانههای برآمده، ناهموار شدن یا تغییرات ابعادی، ممکن است فقط به این معنی باشد که چوب نیاز به پرداخت مجدد دارد.
مشکلات چسبندگی
قطعات چسبخورده چوبی که سطح رطوبت بالایی داشته باشند در طول زمان از هم باز میشوند. اگر چوب پس از چسباندن خشک شود، این انقباض اجتنابناپذیر، اتصالات را در معرض خطر قرار میدهد زیرا چوبهای به هم چسبانده شده کوچکتر شده و از هم فاصله میگیرند. این امر در اتصالات مبلمان یا کفپوشهای چسبانده شده، یعنی جاهایی که به این اتصالات فشار هم وارد میشود، بسیار فاجعهبار خواهد بود. علاوهبراین رطوبت میتواند زمان اثرگذاری و خشک شدن چسب را هم افزایش دهد.
اگر شرایط برعکس باشد چطور؟ اگر سطح MC چوب خیلی پایین باشد چه؟
تورم
همانطور که چوب خشکشده کوچک میشود، چوبی که رطوبت محیط خود را جذب میکند متورم میشود و باد میکند. این امر در برخی پروژهها سبب کیپ شدن قطعات و گاهی هم سبب شکاف میشود، علاوهبراین، تورم در کفهای چوبی سبب کمانش یا پیچخوردگی میشود.
شکنندگی
چوبی که بیشازحد خشکشده باشد شکنندهتر است، به این معنی که میخ زدن، اره کردن، یا سایر اعمال نصب یا نجاری میتواند منجر به شکاف، ترک، از بین رفتن گره و آسیبهای دیگر شود، بهخصوص اگر روی آن نقش و نگار بتراشند. تلاش برای کندهکاری یا چرخاندن چوب بیشازحد خشک نیز میتواند منجر به خرد شدن بیشتر سطح آن شود.
فرسودگی ابزار
چوبی که بیشازحد خشکشده باشد میتواند مغارها، تیغههای اره، متهها و سایر ابزارها را سریعتر از چوبهایی که در MC مناسب نسبت به منطقه و گونه خود قرار دارند، کُند کنند.
درنتیجه، دلایل مختلفی برای نظارت بر MC چوب وجود دارد، زیرا هر دو سطح بسیار بالا و بسیار پایین رطوبت میتوانند مشکلساز باشند. اما چطور میتوان رطوبت مناسب را تشخیص داد؟
مانند بسیاری از موقعیتها، پاسخ این است: «بستگی دارد.»
چه زمانی چوب مرطوب (یا خشک) است؟
اگر یک درخت زنده بهتازگی قطع شده باشد، بیشک خیس است. پسازآن، هرچند، غیر مورد مذکور، هر قاعده دیگری فقط در حد حدس و گمان است.
راهنماها و جداول زیادی برای کمک به شناسایی سطح MC صحیح برای گونههای چوب مختلف در مناطق جغرافیایی مختلف وجود دارد، درنهایت بهتر است MC را با رطوبتسنج چوب دقیق کنترل کرد. حتی در یک منطقه جغرافیایی، دما و رطوبت محیط مختلف میتواند متفاوت باشد. در قطعات نصبی داخلی، عملکرد سیستم HVAC در سطوح MC چوب نقش دارد.
رطوبتسنج چوب وگنر میترز، ارزیابی سریع، دقیق و آسانی از چوب MC به شما میدهد. فناوری بدون پین آنها حتی به شما امکان میدهد تا بسیاری از چوبهای تختهای را اسکن کنید و نقاط مرطوب بالقوه یا تغییرات در انبار چوب یا کفپوش چوبی را شناسایی کنید. هنگامیکه چوب یا کفپوش چوبی به محل پروژه تحویل داده شد، سنجه بدون پین به شما امکان میدهد تا بهراحتی تغییرات MC چوب را کنترل کنید.
هدف، درواقع، شناسایی نقطهای است که چوب با محیط خود به تعادل رسیده است، حالتی که بهعنوان محتوای رطوبت تعادلی یا EMC شناخته میشود.
هدف اصلی: EMC
EMC درواقع همان MC موجود در محیط است. افزایش و کاهش رطوبت طبیعی چوب با رطوبت محیط درنهایت به حالت توقف میرسد و همین زمان، بهترین موقع نجاری یا نصب کفپوش چوبی است. و دانستن اینکه چوب شما به سطح EMC خود رسیده است، به شما این اطمینان را میدهد که احتمال آسیب به پروژه توسط سطح MC بالا یا پایین، کاهش یافته است.